نام کتاب : BOK35182 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 160
غير شهرى كه مال در آن است در شهرهاى ديگر با آن تجارت كند مگر با اذن مالك ولو به جهت متعارف بودن اين عمل به طورى كه در خود مضاربه چنين انصرافى وجود داشته باشد. پس اگر (بدون اذن) آن را به مسافرت ببرد، تلف و خسارت را ضامن مىباشد؛ ليكن اگر سودى حاصل شود بين آنها مىباشد. و چنين است اگر او را دستور دهد به طرفى مسافرت كند ولى او به غير آن طرف مسافرت نمايد.
مسأله 20 - عامل حق ندارد در حضر از مال مضاربه نفقه بردارد، اگرچه كم باشد، حتى پول خُرد سّقا را. و همچنين است در سفر در صورتى كه سفر به اذن مالك نباشد. و اما اگر به اذن او باشد پس حق دارد از سرمايه نفقه برداشت كند، مگر اينكه مالك شرط كرده باشد كه نفقهاش به عهدهء خود او باشد. و مقصود از نفقه چيزى است كه به آن احتياج دارد از قبيل خوردنى و آشاميدنى و پوشيدنى و مركبسوارى و وسايل - مانند مشك و جوال - و اجرت مسكن و مانند اينها، با مراعات آنچه بر حسب عادت و به طور اعتدال مناسب حال او مىباشد؛ پس اگر اسراف كند به حساب خودش مىباشد. و اگر بر خودش سخت گرفت (و خرج كمترى كرد) يا احتياج به نفقه پيدا نكرد به جهت اينكه مثلاً ميهمان شده است، براى او حساب نمىشود. و جايزهها و هديهها و ميهمانىهايى كه عامل مىدهد از نفقه نيست، پس آنها به حساب خودش است، مگر اينكه براى مصلحت تجارت باشد.
مسأله 21 - مقصود از سفرى كه مجوّز برداشت نفقه از مال است، مسافرت عرفى است نه مسافرت شرعى؛ پس شامل كمتر از مسافت نيز مىشود، چنانكه شامل ايام اقامت ده روزهاش يا بيشتر در بعضى از شهرها مىشود در صورتى كه اقامت به خاطر عوارض مسافرت - مثل اينكه براى خستگى گرفتن يا انتظار رفقا يا ترسناك بودن راه و غير اينها - يا براى امورى كه مربوط به تجارت است باشد مانند پرداخت ده يك (گمرك) و گرفتن گذرنامه. اما اگر براى تفريح يا براى تحصيل مال براى خودش و مانند اينها آنجا بماند، ظاهر آن است كه نفقهاش به حساب خودش است در صورتى كه اقامتش در آنجا بعد از تمام كردن كار به خاطر مانند اين اغراض باشد. و اما قبل از ـ
نام کتاب : BOK35182 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 160