نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 131
ولا قوة الّا بالله العلى العظيم». حاج واعظ انصارى گفت: من ديگر نتوانستم طاقت بياورم. گفتم: آقا، نه آن استغفار را كن و نه اين قدر نگاه به نامحرم كن. خجالت نمىكشى ذكر خدا مىگويى و اينطور نگاه به زن مردم مىكنى؟ اين مسخره كردن به آداب الهى است. پيغمبر خدا(ص) مىفرمايد: ذكر خدا اين نيست كه هميشه بگوييد«سبحان الله و الحمد الله...» گفتن اين اذكار بد نيست ولى منظور از ذكر هم اين نيست؛ پس مراد از ذكر چيست؟.
«وَ لَكِنْ إِذَا وَرَدَ عَلَى مَا يَحْرُمُ عَلَيْهِ» وقتى كه بر چيزى وارد شد كه خدا آن را حرام كرده است«خَافَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَهُ وَ تَرَكَهُ» از خدا بترسد. تا مىخواهد برود فلان پول را بگيرد، مىبينيد حكمش شرعى نيست، نمىگيرد و مىگويد: من جواب خدا را چه بدهم. تا مىخواهد فلان منبر را برود و فلان آقا را بكوبد، مىبيند خدا راضى نيست، نمىرود و مىگويد: من جواب خدا را چه بدهم.
اگر تقوا را رعايت كرديد و ترسيديد، خدا كمكتان مىكند. اگر مال امانت در دستت هست و قرار است آن را به كسى برسانيد و خيانت نكرديد، معلوم مىشود كه شما به ياد خدا هستيد؛ امّا اگر خداى ناخواسته در اموالى كه به عنوان امانت در دست شما است خيانت كنيد، چه مىشود؟ چه جوابى مىتوانيد بدهيد؟
برادران عزيز، از رفتار يونس بن عبد الرحمن(رحمه الله) درس بگيريد. در زمان حضرت امام موسى بن جعفر(ع) خيلى ها خمس مىدادند. مردم، اهل وجوهات بودند. شايد در عصر كمتر كسى مثل زمان آن حضرت(ع)، مردم اهل رعايت حقوق الهى بودند. از بركت مجلس درسهاى امام صادق(ع) بود كه مردم به انجام دادن تكاليف الهى سوق داده شدند. امام صادق(ع) اين همه شاگرد تربيت كرد. مردم را به دادن وجوهات متدين كرد. نمايندگان حضرت امام موسى بن جعفر(ع) در سراسر كشورهاى عربى، كشور ايران و غيره، مردم را به دادن وجوهات متعبّد كردند و مردم نيز شروع كردند به دادن وجوهات به حضرت موسى بن جعفر(ع). علّت اين كه هارون - لعنت الله عليه - امام موسى بن جعفر(ع) را گرفت و
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 131