و قطعاً آنان نزد ما از برگزيدگانِ نيكند. (47) و يادكن اسماعيل و يَسع و ذُو الكفل را، و همه از نيكانند. (48) اين يادمان است؛ و قطعاً براى پارسايان (خودنگهدار) بازگشتى نيكوست. (49) (همان) بوستانهاى ماندگار (بهشتى) در حالى كه درها برايشان گشوده شده است؛ (50) در آنجا (برتختها) تكيه كرده اند، [و] در آنجا ميوههاى فراوان و نوشيدنى فرا مىخوانند. (51) و نزد آنان (همسران) چشم فرو هشته همسالند. (52) اين چيزى است كه براى روز حساب (بدان) وعده داده مىشويد. (53) قطعاً اين» روزى «ماست در حالى كه هيچ پايانى براى آن نيست. (54) اين (پاداش پارسايان است)، و قطعاً براى طغيانگران بدترين بازگشت است. (55) (همان) جهنّمى كه در آن وارد مىشوند (و مىسوزند)؛ پس چه بستر بدى است! (56) اين آب سوزان و چركاب است، و بايد از آن بچشند! (57) و انواع ديگر از (عذاب) همانند آن دارند. (58) (طغيانگران مىگويند:) اين گروهى است كه همراه شما با مشقّت وارد (دوزخ) مىشوند؛ وسعت (و خوشامد) برآنان مباد، [چرا] كه ايشان وارد آتش مىشوند (و مىسوزند)! (59) (پيروان به سران خود) گويند:» بلكه شما وسعت (و خوشامد) برايتان مباد، كه شما آن (عذاب) را فرا پيش ما نهاديد، و چه بد قرارگاهى است! « (60) گويند:» [اى] پروردگار ما! هر كس اين (عذاب) را فراپيش ما نهاد، پس عذابى دو برابر در آتش برايش بيفزا! « (61) و گويند:» ما را چه شده در حالى كه مردانى را كه همواره آنان را از اشرار مىشمرديم، (در آتش) نمى بينيم؟! (62) آيا آنان را به ريشخند گرفتهايم يا چشمان از آنان منحرف شده است؟! « (63) قطعاً اين (گفتگوها) حق، [و] كشمكش اهل آتش است. (64) بگو:» من فقط هشدار دهندهام؛ و هيچ معبودى جز خداى يگانه چيره نيست، (65)